****شعر کودکانه راز و نیاز با خدا****
پیش از طلوع خورشید
وقتی سپیده سر زد
وقتی پرندهی شب
از بام خانه پر زد
بر خواستم من از خواب
رفتم وضو گرفتم
دست دعا گشودم
یاری از او گرفتم
از پشت بام مسجد
آمد ندای توحید
بار دگر به دلها
نور نشاط بخشید
من جانماز خود را
آهسته باز کردم
آنگاه با خدایم
راز و نیاز کردم
درباره این سایت